گفتوگو با جوان ایتالیایی که تحتتأثیر شخصیت سیاسی حضرت زهرا(س) مسلمان شد
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۰۲۸۹۵
حسین مورالی، جوان ایتالیایی است که میگوید: به نظر من شهادت حضرت زهرا(س) نوعی شهادت سیاسی و اعتقادی و دفاع از حق امام زمان خود بود، نکته مهمی که موجب شد اسلام را به عنوان دین خودم انتخاب کردم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جوان تحصیلکرده ایتالیایی، هم خودش مسلمان شده و هم وظیفه خود میداند که اسلام را ترویج و مردم دیگر را با دین حق آشنا کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مارکو که نور اسلام در هیئتی در نزدیکی شهر رم بر قلبش تابیده، آنقدر به اهل بیت علیهمالسلام بهخصوص حضرت زهرا(س) و امام حسین (ع) عشق میورزد که خود را آزادشده آن حضرت به دلیل ارادت به آستان مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها میداند. اینطور است که نام «حسین» را برای خودش انتخاب کرده تا یادش نرود بر سفره کریمانه اربابش نشسته است. اینگونه است که خود را مسلمان منتظری معرفی میکند که تا آخر عمر باید در مسیر ترویج اسلام فعالیت داشته باشد.
خبرگزاری تسنیم با این جوان مسلمان ایتالیایی گفتوگویی انجام داده است تا با گوشهای از زندگی او را آشنا شویم.
شما در کشور ایتالیا و در خانوادهای مسیحی به دنیا آمدید. درست است؟
بله. من در خانواده ای مسیحی و کاتولیک مذهب به دنیا آمدم. البته در خانواده ما مذهب نقش پررنگی نداشت و معمولاً به عنوان یک آداب یا سنت مورد توجه بود. در واقع تقریباً تمام خانوادههای ایتالیایی اینگونهاند که مذهب را به عنوان سنت قبول دارند و یا بهطور کلی با مذهب مخالفاند. به هر حال من آداب کاتولیک را در خانواده یاد گرفتم و بعد در مدرسه بیشتر با این مذهب آشنا شدم.
اسلام چه جایگاهی در جامعه شما داشت؟ در واقع میخواهیم بدانیم چطور با اسلام آشنا شدید؟
من به دو علت نسبت به اسلام تمایل پیدا کردم. یکی به دلیل مسائل اخلاقی که به نظرم اسلام نکات بسیار خوبی درباره اخلاق دارد و در واقع کاملترین نوع اخلاق در این دین بیان شده و دیگری به دلیل گرایشهای سیاسی اسلام.
منظورتان از گرایشهای سیاسی در اسلام چیست؟
میدانید که دین از سیاست جدا نیست، اما این در حالی است که همه مردم جهان به غیر از متدینین هر دین و همچنین مسلمانان، دین را از سیاست جدا میپندارند. در واقع مردم بسیاری از کشورهای غربی دین را از سیاست جدا کردهاند تا هر کاری میخواهند انجام بدهند. به همین دلیل است که دین را به عنوان آداب و سنت قبول دارند، نه آنچه باید بر اساس آن عمل کنند.
اما در اسلام اینطور نیست. نمونه بارز آن را میتوانیم در ماجرای شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ببینیم. بعد از رحلت نبی مکرم اسلام، باید حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به خلافت میرسیدند، اما وقتی حق ایشان غصب شد، همسر ایشان که دختر پیامبر بوده در مقابل سیاست زور ساکت ننشست. ایشان به عنوان یک زن مسلمان وارد عرصه سیاست شدند و سخنرانی کردند تا از حق دفاع کنند. حتی به نظر من شهادت ایشان نوعی شهادت سیاسی و اعتقادی بود. چون برای دفاع از حق امام زمان خود به شهادت رسید. این نکته مهمی است که برای من بسیار اهمیت دارد، آنقدر که اسلام را به عنوان دین خودم انتخاب کردم و به این دین مشرف شدم.
آیتالله توکل: ولایت مداری حضرت زهرا(س) مهمترین درس برای شیعیان استدر دوران قبل از مسلمان شدن تا چه اندازه درباره این موضوعات تحقیق کرده بودید؟
تقریباً 15 ساله بودم که نسبت به موضوعات سیاسی علاقهمند شدم. به همین دلیل شروع کردم به مطالعه کردن درباره فعالیتهای امپریالیستی و صهیونیستی. البته با اتفاقات و رویکردهای ضد اخلاقی در کشور خودم مخالف بودم.
میدانستم که هم از نظر سیاسی و هم از نظر اخلاقی از دین جدا هستیم. به همین دلیل مدام در بین کتابها و صفحههای اینترنتی به دنبال چیزی میگشتم که به سؤالهای ذهنیام جوالب بدهد. اما محیط کاتولیکی که در آن زندگی میکردم هیچ جوابی برای من نداشت.
به همین دلیل بود که احساس کردم فضای مدرن فقط پاسخهای منفعلانه دارد و در نتیجه به سمت گروههایی رفتم که گرایشهای سنتیتری داشتند تا شاید آنها جوابی برای سؤالهایم داشته باشند. در همین مسیر بود که با مذهبها و سنتهای دیگری آشنا شدم و هر کدام را که مرور میکردم با خودم فکر میکردم آیا فضای سیاسی برحق و اخلاقمداری را دارند یا نه.
خودتان چه تعریفی از حق داشتید و حق را چه میدانستید؟
تعریف دقیقی نداشتم اما به هر حال نظرات ضد امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم داشتم. طبیعی هم بود. چون جبهه مقابل این عقاید، اسلام بود. پس من هم به سمت اسلام متمایل شدم و کنجکاو بودم که اسلام چه موضعی در برابر سیاست و اخلاق دارد.
پس این، اولین باری بود که با اسلام مواجه شدید.
درست است؛ و این همزمان بود با وقتی که در مطالعات سیاسی و ضد امپریالیستی خودم با انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) آشنا شدم. برای من خیلی جالب بود که مردم ایران به تنهایی در برابر چند قدرت استکباری مقاومت کنند و حتی این کارشان ریشه در اعتقادات دینی داشت.
این سؤال مدام ذهنم را درگیر کرده بود که مگر دین مردم ایران چیست و چه میگوید که این اندازه به آنها قدرت داده؟ مگر چه یاد گرفتهاند که همه یکدست و به پیروی از یک رهبر دینی به نام امام خمینی علیه استکبار جهانی قیام کردهاند؟ حتی وقتی قیام میکنند، نمیگویند که به ما کمک کنید یا گرسنه هستیم یا نیاز به پول داریم، بلکه شعارشان هم دینی است و الله اکبر میگویند.
علت مانع و مشکلتراشی دشمنان برای ایران، "قدرتمند شدن اسلام" استآن زمان نگاه مردم ایتالیا به اسلام و مردم ایران چگونه بود؟
ایتالیا هم مانند دیگر کشورهای غربی نگاه درستی به ایران و اسلام نداشت. هنوز هم در غرب بسیاری از مردم و حتی افراد تحصیلکرده گمان میکنند اسلام دین مردم عرب است و نظر مثبتی به آن ندارند. البته تبلیغات ضد اسلام به این نظر دامن زده است. در چنین فضایی در وهله اول که انقلاب ایران را شناختم با خودم فکر میکردم میشود آزادیخواه باشیم اما دین دیگری غیر از اسلام داشته باشیم.
پس چه شد که به اسلام متمایل شدید؟
در حین مرور اتفاقات انقلاب اسلامی ایران بودم که با امام خمینی (ره) آشنا شدم و حرفهای ایشان را میشنیدم یا مطالعه میکردم. حتی کتابهایی از شهید مطهری و علامه طباطبایی هم تهیه کردم و با خواندن آنها متوجه شدم که اسلام دین منطبق بر فطرت انسان است. پس معنای آزادیخواهی، حقطلبی و انسانیت در اسلام تعریف میشود.
نمیتوان انسان کاملی شد اما مسلمان نبود. در این میان به مسجد اهل سنت هم که در شهر رم قرار داشت، رفت و آمد میکردم تا درباره اسلام بیشتر بدانم. اما هنوز بهطور کامل قانع نشده بودم که باید مسلمان باشم.
نقطه عطف زندگیتان که شما به دین اسلام مشرف کرد، چه بود؟
در حین آشنایی با اسلام، با چند مسلمان هم آشنا شده بودم. یک روز یک برادر ایتالیایی که شیعه بود، به من پیشنهاد کرد تا در مراسم مذهبیشان شرکت کنم. البته این مراسم در شهر دیگری برگزار میشد. آنقدر به آشنایی با دین اسلام علاقهمند بودم که پیشنهاد او را قبول کردم. فاصلهای در حدود 400 تا 500 کیلومتر را طی کردیم تا از رم به آن شهر رسیدیم.
متوجه شدم که آن مراسم که «هیئت» نامیده میشد، در رابطه با امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها است. روحانیای در آن مراسم سخنرانی کرد، بعد نماز خواندند و مراسم عزادری هم به زبان ایتالیایی برگزار شد. آنچه میگفتند عین حقطلبی بود.
میشنیدم که خانواده پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله انسانهای کاملی بودند که هم اخلاق را به کمال داشتند و هم سیاست را به درستی درک میکردند. شیعیان هم آنها را الگو قرار داده بودند. چای هیئت را خوردم و وقتی از آن جلسه بیرون آمدم، احساس میکردم که در وجودم اتفاقاتی میافتاد. گویی حق را پیدا کرده بودم.
چه چیزی در آن مراسم درباره اسلام برای شما به عنوان یک مسیحی جالب توجه آمد؟
یکی از مسائل، نحوه دفاع از حق بود که در زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد. بعد از آن سخنران درباره رشادتها و آزادیخواهی امام حسین علیه السلام صحبت کرد. به نظر من اوج رشادتها و شجاعت در درستکاری در صحنه کربلا اتفاق افتاد و من تا آن روز چنین مطلبی را نشنیده بودم. البته آن موقع خیلی جوان بودم و تقریباً 17 سال داشتم. اما درباره مذهب کاتولیک و مذهبهای دیگر تحقیقهای زیادی انجام داده بودم.
از طرف دیگر روحانی در آن مجلس یک نکته مهم گفت که ذهن من را باز کرد. او میگفت اگر کسی به این مراسم از بیرون نگاه کند و نداند ما برای چه عزاداری میکنیم، شاید بگوید اینها خرافاتیاند که برای زنی که هزار سال قبل به شهادت رسیده یا مردی که در صحرای کربلا شهید شده، این طور عزاداری میکنند. اما اگر کسی چشم و گوش خودش را باز کند حتماً متوجه حضور امام حسین علیه السلام در این مراسم میشود.
تکیه تسنیم|ثواب شرکت در عزای امام حسین(ع) چیست؟من هم واقعاً چنین حضوری را احساس کردم. حس میکردم مردم برای کسی اشک میریختند و ابراز محبت میکردند که همان لحظه در آن مجلس حضور داشت. به یاد دارم که از آن شب تا دو یا سه روز بعد در محلی ساکن شدم که چند مسلمان با من هم خانه بودند. تمام آن شب و تا چند روز بعد مدام به آن مجلس فکر میکردم و از آن مسلمانها درباره دین آنها میپرسیدم. همه آن دو روز در کنار آنها بودم و در مراسم عزاداریشان شرکت میکردم. فقط مثل آنها مسلمان نبودم، اما شاهد معنویت حاکم در جلسه بودم و حق را با همه وجودم احساس میکردم.
وقتی هم که به خانه برگشتم مدام در اندیشه آن مجلس بودم که در واقع هیئت بود. حدود 8 ماه درباره اسلام و مذهب شیعه مطالعه داشتم تا این که بعد از 8 ماه مسلمان شدم.
از همان ابتدا در بدو تشرف به اسلام، شیعه شدید؟
بله. این افتخار بزرگی برای من بود. البته در شهر رم که من در آنجا ساکن بودم، بیشتر مسلمانها اهل سنت بودند و حتی چند مسجد رم هم همگی مسجد اهل سنتاند. شیعیان در رم نه مسجد داشتند و نه حسینیه. در واقع تنها راه ارتباط با شیعیان، سفارت ایران در رم بود. در آن زمان مسجد اهل سنت هم میرفتم، اما مذهب شیعه انتخاب من بود.
چون با امام علی علیه السلام آشنا شده بودم. احساس میکردم که تشیع اعتقادات کاملتر و منطقیتری دارند و به همین علت تصمیم گرفتم مسلمان و شیعه شوم. از همان روز هم نام «حسین» را برای خودم انتخاب کردم چون ارادت بسیاری به امام حسین علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارم و حتی در مجلس آن بزرگان تحول درونیام شروع شد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: امام حسین ع حضرت فاطمه س خانواده مسیحیت مداحان اهل بیت هیات هیئت امام حسین ع حضرت فاطمه س خانواده مسیحیت مداحان اهل بیت هیات هیئت امام حسین علیه السلام زهرا سلام الله علیها همین دلیل حضرت زهرا س مسلمان شد آشنا شدم برای من آن مجلس اهل سنت شهر رم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۰۲۸۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مورایس مسلمان شد
سرمربی پرتغالی تیم فوتبال سپاهان اصفهان بعد ازپیروزی مقابل آبی پوشان جنوب در جام حذفی اعلام کرد مسلمان شده است.
به گزارش مشرق، ژوزه مورایس سرمربی تیم سپاهان اصفهان در دومین فصل حضورش در این باشگاه به دین اسلام مشرف شد. مورایس این موضوع را امشب بعد از پیروزی در جام حذفی مقابل تیم آبی پوشان جنوب اعلام کرد.
مربی پرتغالی از دوستان نزدیک مورینیو مربی مشهور پرتغالی و کریس رونالدو فوق ستاره فوتبال جهان است او در باشگاه هایی بزرگی چون پورتو، بنفیکای پرتغال، اینترمیلان ایتالیا، رئال مادرید اسپانیا ، الهلال عربستان، چونبوک موتورز ژاپن مربیگری کرده است.
ایشان زمانی که در اروپا زندگی میکرده است، در یک تصادف به کما میرود و پس از بهبودی ... شرایط معنوی ایشان تغییر میکند و نوع نگاه به زندگی یا جهان متفاوتی پیدا میکند.
او به لحاظ اخلاقی، فردی اخلاق مدار و دارای ویژگیهای انسانی زیادی است و روش مدیریتی ایشان نیز بر همین مبنا استوار است و بیشتر اوقات سعی میکند به جای روشهای خشن مدیریتی، از روشهای توضیح و تفهیم دوستانه استفاده کند و بیشتر به رشد فکری و پرورشی افراد تحت مدیریت خود فکر میکند که البته بعضی اوقات به علت به کار نبردن روشهای تند مدیریتی، مورد انتقاد واقع میشود.
در کنفرانسهای مطبوعاتی که مورایس حضور دارد، میتوانید این موارد را به خوبی مشاهده کنید.
در یک مقطع از زمان ایشان به مسئولان باشگاه سپاهان مراجعه کرد و گفت من میخواهم مسلمان شوم و باید چکار کنم؟
ذکر این نکته مهم است که اگر به خاطر ازدواج با یک خانواده مسلمان این انتخاب را داشته و یا با بررسی و انتخاب به این مهم رسیده باشد، در هر صورت رویداد مهم و نیکویی است و ما هیچ اصراری بر نقد و تایید هیچکدام از این دو روش نداریم.
در ابتدای امر عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای ایشان توضیح داده شد و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف ایشان به اسلام فراهم گردید و به لطف خدا ایشان در محضر یکی از علما شهادتین را به زبان جاری ساخت و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردید.
بلافاصله یک وکیل حاذق برای انجام امور قانونی تشرف ایشان به اسلام به کار گمارده شد و ایشان طی یک فرآیند چند ماهه این اقدامات را انجام داد.
از سوی دیگر ازدواج ایشان با همسرشان شرعا اتفاق افتاده و انجام شده و ظرف چند روز آینده رسما و قانونا انجام میشود.
لازم به ذکر است که به موازات این اقدامات یک مشاور مذهبی متبحر و با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار ایشان فرآیند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات ایشان را برعهده دارد. بدیهی است که برای رعایت تمام احکام شرعی، برای کسانی که به دین اسلام مشرف می شوند، باید اصل استدراج را مدنظر قرار داد و به تدریج موارد لازم را منتقل نمود.
منبع: فارس